۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

باز بینی‌ اسناد سال ۸۷: تفاهم نامه‌ای که برای نجات دریاچه ارومیه امضا و ... بایگانی شد



يك معاون رئيس جمهور ،‌ دو وزير و سه استاندار در تاريخ ۲۷ مهر ۸۷ ، گرد هم آمدند و براي نجات درياچه اروميه از خشك شدن ،‌تفاهم نامه بلند بالايي امضا كردند كه در زير تصويرش را مي بينيد.

همان طور كه در متن تفاهم نامه ملاحظه مي كنيد ،‌ امضا كنندگان اين تفاهم نامه به اهميت درياچه اروميه و وضعيت اسفناك آن وقوف كامل داشته اند و از اين رو تفاهم نامه اي براي نجات آن امضا كرده اند.
امضاكنندگان هم اعضاي چند "سازمان مردم نهادبي اختيار نبوده اند بلكه معاون رئيس جمهور ،‌وزير نيرو و وزير كشاورزي به همراه استانداران وقت آذربايجان غربي ،‌آذربايجان شرقي و كردستان بوده اند. يعني مقامات ارشد كشوري ومنطقه اي تصميم گرفته بودند كاري براي درياچه درمعرض مرگ اروميه كنند.

اما از آنجا كه مرسوم است در ايران ،‌تصميمات و مصوبات ، روي كاغذ بمانند و كمتر به منصه ظهور برسند ،‌ از اين تفاهم نامه هم بخاري براي درياچه بلند نشد و نتيجتاً‌ درياچه اروميه به حال و روزي افتاد كه كارشناسان مي گويند :‌با ادامه اين وضعيت ،‌ بزرگترين درياچه كشور ،‌تا سه سال آينده كاملاً ‌از بين خواهد رفت. 
راستي اگر اين مسوولان محترم تفاهم نامه فوق را امضاء نمي كردند ،‌چه اتفاقي بدتر از ايني كه رخ داده ،‌ به وقوع مي پيوست؟ و اساساً‌ حضرات براي چه دور هم جمع شده بودند؟ آيا بود و نبودشان و امضا و عدم امضايشان توفيري هم مي كند؟






۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

دریاچه ارومیه، راهکار‌های پیش رو و کمپینی بین‌المللی برای نجات دریاچه



مدتی‌ است که بحث خشک شدن دریاچه ارومیه و نگرانی‌های ناشی‌ از آن توجه خیلی‌ از هموطنان مان را جلب کرده است. به خصوص بعد از رد دو فوریت لایحه رسیدگی به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه توسط مجلس گروه‌های زیادی که اغلب در فضای مجازی فعالیت میکنند نگرانی خود را از خطر خشک شدن کامل دریاچه و نارضایتی خودشان را از کم توجهی‌ مسئولین ابراز کرده اند. دلیل "فاجعه"  خواندن روند خشک شدن دریاچه توسط برخی‌ از کارشناسان مشخص است. از یک طرف دریاچه اهمیت تاریخی‌ و فرهنگی‌ دارد. از طرف دیگر از نظر زیبا شناسی‌ هم وجود دریاچه برای منطقه و کلّ کشور
مان مفید است. همین ارزش‌های ذاتی باعث میشوند که  فعالیت‌های اقتصادی عده‌ای وابسته به وجود دریاچه بشود و هموطنان مان از محیط اطراف دریاچه برای گردش و تفریح استفاده کنند. در ضمن  در صورت رونق گردشگری، دریاچه ارومیه و محیط اطرافش میتواند پاتقی برای گردشگر‌های خارجی‌ بشود.  دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه کشور و سومین دریاچه شور دنیا در یونسکو  ثبت شده و در اکو سیستم منطقه و معتدل نگاه داشتن آب و هوا  نقش اساسی‌ دارد. این دریاچه  به عنوان یک سیستم تهویه مطبوع عمل می‌کند که به خاطر خواص فیزیکی‌ آب، از بالا و پایین رفتن ناگهانی دمای محیط اطراف خودش تا اندازه‌ای جلوگیری می‌کند. با این حساب با از بین رفتن دریاچه حتا بخشی از فراورده‌های کشاورزی که از آب رود خانه‌های منتهی‌ به دریاچه استفاده میکنند هم، با تغییر شرایط اقلیمی از بین خواهند رفت. به علاوه، ایجاد یک شوره زار بزرگ هم برای مردم حوالی دریاچه و چند استان اطراف مشکلات جدی ایجاد خواهد کرد و هم  مشکلات زیادی نیز  برای سیاست‌های بیابان زدایی که فعالین محیط زیست به دنبال آن ها هستند خواهد داشت. به گفته کارشناسان هزینه‌هایی‌ که باید در آینده صرف مقابله با تخریبات ناشی‌ از خشک شدن دریاچه بشود بسیار بیشتر از فوائد اقتصادی وجود دریاچه و هزینه‌هایی‌ است که اکنون میشود برای نجات آن خرج کرد.






اما سوال این جاست که دوست دارن محیط زیست و گروه‌های مختلفی‌ که در اینترنت ایجاد شده اند چه کار‌هایی‌ میتوانند انجام دهند؟ طبیعی است که راه حل‌های عملی‌ نجات دریاچه تنها به دست دولت جمهوری اسلامی مقدر است. کارشناسان به طور کلی‌ سه راه مختلف برای نجات دریاچه را پیشنهاد می کنند: باروری ابر‌ها و افزایش مصنوعی بارندگی، تغییر سیستم آبیاری منطقه و رها کردن (بخشی از) آب پشت سد‌هایی‌ که بر رودخانه‌هایی‌ که به دریاچه میریزند احداث شده اند و منحرف کردن میسر رودخانه‌هایی‌ که در منطقه جاری هستند مانند ارس به سمت دریاچه ارومیه. هر سه راه حل، هم به دلیل حقوقی و هم به خاطر وسعت و هزینه بسیار زیادی که میطلبند تنها به دست دولت شدنی هستند. به این دلیل تنها کاری که فعالین محیط زیست و گروه‌های اینترنتی میتوانند انجام دهند افزایش فشار به دولت برای برداشتن گام‌های عملی‌ برای حفظ دریاچه است. یکی‌ از مهمترین روش‌های افزایش فشار از پایین آگاه سازی است. همینکه مردم در مورد یک مطلبی صحبت کنند فضای جامعه به دولتی که در آن جامعه حکومت میکند فشار میاورد . حتا صرف پخش کردن خبر و صحبت کردن با دوستان و اطرافیان این فضا رو بوجود خواهد آورد . از طرف دیگر برگزاری تجمعات هم میتواند صدای مردم را به دولتمردان برساند. اما این تجمع‌ها هم خودشان نمیتوانند مشکلی‌ را حل کنند و فقط میتوانند برای فشار به مسئولین برای اهمیت دادن به دریاچه کمک کنند. کار‌های فرهنگی‌ زیادی هم در این زمینه هم میشود انجام داد: ساختن و پخش کردن قطعه‌های موسیقی‌، شعر، داستان، پوستر و غیره، و یا حتا استفاده کردن از محصولات فرهنگی‌ که پیش از این ساخته شده اند نمونه‌هایی از کارهای فرهنگی‌ مرتبط هستند.

راه حل دوم پیگیری حقوقی است. در مهر ماه سال هشتاد و هفت (و ظاهراً در سفر استانی دولت به منطقه) تفاهم نامه‌ای بین وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت نیرو و استانداری استان های آذربایجان شرقی‌، غربی و کردستان امضا شد که امضا کنندگان را متعهد به اختصاص بودجه و اجرای طرح های عملی‌ برای حفاظت و نجات دریاچه ارومیه می‌کند. ظاهراً این تفاهم نامه که پنج سال هم اعتبار دارد بعد از امضأ مسئولین وقت بایگانی شده و هیچ حرکت عملی‌ از سال هشتاد و هفت تا کنون برای نجات دریاچه صورت نگرفته. از آن جا که مدارک این تفاهم نامه موجود است میشود از طریق حقوقی هم این مساله را بررسی‌ کرد و مسئولین را موظف به اجرای تفاهم نامه نمود. برای این کار البته تنها حقوقدانانی‌ که با امور محیط زیستی‌ آشنا هستند میتوانند اقدام کنند و فعالین اینترنتی و حتا دلسوزان محیط زیستی‌ تنها میتوانند از حقوقدانان مربوطه بخواهند که وارد عمل شوند. 

راه حل سوم افزایش فشار بین‌المللی است. نهادها و ان جی او‌های بین‌المللی ای وجود دارند که مشکلات محیط زیستی‌ را در سطح جهانی‌ بررسی‌ میکنند. این سازمان‌ها البته هیچ کدامشان نمیتوانند هیچ کشوری را مجبور به رعایت اصول محیط زیستی‌ یا جلوگیری از تخریب کنند ولی‌ میتوانند با آگاهی‌ بخشی جهانی‌ و تبادل نظر دولت‌ها را به اهمیت دادن به یک سری امور محیط زیستی‌‌ سوق بدهند . در واقع قدرت نفوذ سازمان‌های بین‌المللی محیط زیستی‌ حتا از نفوذ سازمان حقوق بشری هم بسیار کمتر است. حتا برخی‌ از این نهادهای محیط زیستی تنها وقتی‌ حاضر به همکاری هستند که تبعات تخریب محیط زیست مستقیما مسائل حقوق بشری را هم در بر بگیرد. و گرنه محیط زیست به نوبه خود اهمیت چندانی برای آن‌ها ندارد. به عنوان مثال وقتی‌ صیاد های ژاپنی نهنگ‌ها را در ابعاد وسیع شکار میکردند دلیل اصلی‌ که باعث شد جامعه جهانی‌ جلوی این مساله بایستد این نبود که نثل نهنگ‌ها منقرض میشود، بلکه این بود که انسان‌ها این حق را دارند که از مشاهده نهنگ‌ها لذت ببرند و با کشته شدن تمام نهنگ‌ها این حق انسان‌ها زایل میشود. به هر حال در مورد وضعیت دریاچه ارومیه سه نهاد بین‌المللی هستند که بیش از همه میتوانند وارد عمل بشوند. یکی‌ ارگانی‌ به نام "رودخانه‌های جهانی‌" است (لینک اینجا) که چندی پیش به کمک مردم شیلی آمد و با برگزاری تجمع‌ها و افزایش فشار جهانی‌ از ساختن یک سری سد که محیط زیست منطقه پتاگونیا رو تخریب میکردند جلوگیری کرد. نهاد دوم هم دبلیو دبلیو اف هست (لینک اینجا) که البته آن‌ها اغلب نگران گونه‌های جانوری هستند تا دریاچه ها. ولی‌ از آنجا که خشک شدن دریاچه یک سری گونه حیوانی‌ را هم تهدید میکند می‌شود از طریق دبلیو دبلیو اف هم به دولت ایران فشار آورد. نهاد سوم هم کمیسیون محیط زیستی‌ سازمان ملل هست (لینک اینجا) که البته برای این‌ها حقوق بشر مهم تر از محیط زیست است. ولی دوباره به این دلیل که مساله دریاچه ارومیه با زندگی‌ عده‌ای انسان نیز گره خورده می‌شود از این نهاد وابسته به سازمان ملل هم درخواست همکاری کرد. بجز این نهاد‌ها کوچک تر دیگر هم هستند که شاید علاقه مند به همکاری برای حفظ دریاچه ارومیه باشند. و در نهایت پیگیری بین‌المللی مساله میتواد با توسّل به معاهده‌های محیط زیستی‌ بین‌المللی نیز صورت بگیرد. در واقع یک سری معاهده‌های بین‌المللی هم هستند که دولت‌ها امضأ میکنند که آنها را ملزم به رعایت یک سری اصول محیط زیستی‌ میکند.  طبیعی است که توسّل به این معاهده ها نیز می‌ تواند از نظر حقوقی دولت ایران را زیر فشار قرار دهد تا بر اساس آنچه امضا کرده است برای حفظ طبیعت ایران و دریاچه ارومیه اقدامات عملی‌ انجام دهد.

در پایان لازم است بگوییم که گروه نوای بوم با همکاری گروه محیط زیست سبز به دنبال جذب حمایت جهانی‌ برای جلوگیری از فاجعه خشک شدن دریاچه ارومیه است. هم اکنون هم با گروه‌های بالا مشغول برقراری ارتباط هستیم و نتیجه آن را بعد از گرفتن جواب قطعی با شما در میان خواهیم گذاشت. ما با گروه‌های دیگری که به دنبال افزایش فشار داخلی‌ هستند نیز در حد اطلاع رسانی کمک خواهیم کرد.

به امید اینکه سه سال دیگر بجای پر کردن شوره زار ارومیه از اشک‌هایمان ، همکاری خودمان را در نجات آن دریاچه در  کنار خود دریاچه ارومیه جشن بگیریم.


شهریور ۱۳۹۰






۱۳۹۰ فروردین ۸, دوشنبه

در راه آرمان‌های کیانوش آسا روز سیزده بدر طبیعت را پاکیزه می‌کنیم

چند روز پیش صفحه بیست و پنج بهمن طرحی محیط زیستی‌ برای سیزده بدر از طرف گروه ما مطرح کرد که تصمیم گرفتیم توضیحات بیشتری در مورد برنامه سیزده بدر سبز و اهمیت آن به خوانندگان بدیم. لینک پیشنهاد آمده در صفحه بیست و پنج بهمن در پایین این نوشته آمده است. طرح پیشنهادی برای سیزده بدر به طور خلاصه این بود:

یک: روز طبیعت، هر شهروند سیزده قطعه زباله کوچک و بزرگ را جمع می‌کند.

دو: از این پس آدامس، پلاستیک و ته سیگار در آب و خاک نمی‌اندازیم.

سه: از كندن گلها، گياهان و شكستن شاخه‌های درختان پرهيز کنیم، موجب آتش‌سوزی جنگل نمی‌شویم و باعث آزار جانوران گوناگون که ساكنان طبيعت هستند نشویم.


همه میدانیم که شهید کیانوش آسا از فعالین محیط زیست بود. ما سبزها میخواهیم کشور ایران را به سرزمینی "بهتر" برای زندگی تبدیل کنیم و در عین حال راه شهدای جنبش رو به معنای واقعی‌ ادامه بدیم! این بهتر شدن چند جنبه مختلف دارد: سیاسی مثل: رعایت حقوق شهروندی، حق آزادی دین، اندیشه، بیان، لباس، حجاب، موسیقی،...، اقتصادی مثل تورّم زدایی، بیکاری زدایی، فقر زدایی، متناسب کردن ثروت به تلاش و وقتی که هر کس میذاره...، فرهنگی مثل بهتر کردن سطح آموزش و پرورش، ارتقا فرهنگ ایرانی، خرافه ستیزی، ..، و غیره. اما در کنار همهٔ اینها ما باید توجه بیشتری به محیط زیست هم داشته باشیم. همه ما میدونیم که متاسفانه، بعضی از مردم خیلی راحت آشغالهای خودشون رو به محیط زیست پرت میکنن. فقط کافی است یکبار به درهٔ درکه، طبیعت مازندران و گیلان، استانهای جنوبی حوزهٔ خلیج فارس، و یا خیلی جاهای دیگه کشور عزیزمون بریم و افسوس بخوریم از اون همه زبالهای که همه جا رو گرفته! دلیل نداره بیشتر از این توضیح بدم، چون همه مون میدونیم چه قدر بی توجّهی شده به محیط زیستمون..

اگه "ما" میخواهیم کشورمون رو بسازیم و قطعاً توانایی اون رو هم داریم، میتونیم از این اتحاد جنبش سبز استفاده کنیم برای ارتقا مسائل مربوط به محیط زیست و تمیز کردن و تمیز نگاه داشتن و در یک کلام سبز کردن محیط زیستمون که آرمان شهیدانی نظیر کیانوش آسا هم بودند. این کار خیلی اثرات مثبتی داره. اول اینکه بالاخره همه ما عاشق ایران زیبا هستیم! این زیبایی فقط زیبایی سیاسی نیست؛ زیبایی طبیعی و فرهنگی هم هست. پس درکنار مبارزمون برای تغییر وضعیت سیاسی کشور، میتونیم به زیبایی طبیعت هم فکر کنیم. دوم اینکه متاسفانه یا خوشبختانه اونهایی که دشمن سرسخت جنبش ما هستند، هیچ اهمیتی به مسائل محیط زیستی نمیدهند! "متاسفانه" میگم برای اینکه بیشتر تصمیم گیریهای کشور دست اونها است و این باعث میشه که طبیعت زودتر تخریب بشه (بیشتر ما میدونیم که به چه وضع غم انگیزی جنگل ها، زمینهایی که جزو پارکها یا مناطق طبیعی کشور هستند به سپاه و نیروهای مسلح واگذار میشوند و اونها هم شروع میکنند به ساختمون سازی و پروژههای هنگفتی که محیط زیست رو داغون میکنن...). اما "خوشبختانه" برای اینکه از همهٔ اینها بگذریم توی هر دعوایی، هر گروهی که بیشتر بتونه از لحاظ مختلف خودش رو بهتر از حریفش نشون بده برنده میشه! رو این حساب اگه "ما" خودمون رو طرفدار محیط زیست هم نشون بدیم، هم اینکه هویت مثبت تری به جنبشمون میدیم و هم اینکه دیگه این "طرفدار محیط زیست بودن" به اسم جنبش سبز کلید میخوره! به علاوه میتونیم با این وسیله به اتحاد سبز کمک کنیم و ازش به عنوان نحوهٔ جدیدی از اعتراض کردن استفاده کنیم. نحوه ای که اول از همه هیچ بهانه ای به دست بسیج و نیروهای انتظامی به سرکوب نمیده، و دوم اینکه برخلاف مبارزات خیابونی میتونه خیلی با نشاط باشه؛ سوم اینکه قشر بیشتری میتونن شرکت کنن!

از فرصت سیزده بدر استفاده ‌‌کنیم و در "روز طبیعت" هم وفاداری خودمون به آرمان‌های شهیدی مثل کیانوش آسا رو ثابت کنیم و هم اتحاد جنبش رو این بار با فعالیت محیط زیستی‌ نشون بدیم. به طبیعت، کوهستان ها، یا حتا همین پارک محلمون بریم، و با مچ بند سبزی که به یاد محمد مختاری در دست داریم محیط اطرافمون رو هم سبز کنیم! بهترین فرصت ۱۳ بدره. چون در اون روز مردم همین جوری هم به طبیعت میرن و اسمش هم روز طبیعت است و ۱ سنّت سبز مادرزادی ایرانی هم هست! مردم تهران میتونن این طرح رو در پارک چیتگر، پردیسان، جمشیدیه، ... یا بقیهٔ پارک ها، و حتا اگه به کوهستان علاقمند هستند، در درّه های دربند، درکه، ولنجک، دارآباد، ... انجام بدن. در شهرستان هم همینطور! کنار زاینده رود اصفهان، تخت جمشید شیراز، باغ شازده تو کرمان، ایل گلی‌ در تبریز، پارکهای جنگلی زیادی که در مازندران و گیلان هستند، خوزستان، خراسان، یزد، کرمانشاه، قم، قزوین، سیستان بلوچستان، و...

کاری که میتونیم بکنیم اینه که اول از همه زباله رو زمین نریزیم و دوم اینکه کیسه هایی ببریم و و هر کس سیزده قطعه زباله بزرگ یا کوچیک از زمین جمع کنه. این ۱ کار فرهنگی هم هست. نشون میدیم که جنبش سبز به سبزی محیط اطرافشون هم اهمیت میدن. اگه فیلم و عکس هم بگیریم از خودمون، میتونیم رو اینترنت هم بذاریم تا بقیه هم ببینند!


برای پیوستن به این حرکت اینجا را کلیک کنید


https://www.facebook.com/note.php?note_id=137375809665757

۱۳۸۹ اسفند ۲۰, جمعه

نوروز سبز

همانطور که در نوشته قبلی‌ گفتیم، هدف ما پا گذاشتن فراتر از معرفی‌ مشکلات محیط زیستی‌ و ارائه پیشنهاد‌های عملی‌ برای مقابله با این مشکلات است.  

در این راه گروه نوای بوم در اولین اقدام برنامه‌هایی‌ تحت عنوان "نوروز سبز" را به هموطنان مان پیشنهاد می‌کند. "نوروز سبز" از سه بخش مختلف تشکیل شده است. یک: پیشنهاد هایی‌ برای سفره هفت سین، دو: برنامه جهانی‌ ساعت زمین (با تکیه بر اهمیت آلودگی‌ هوا و گرمایش زمین و اصلاح مصرف برق)، سه: پیشنهاد‌هایی‌ برای سیزده بدر یا روز طبیعت (با تکیه بر اهمیت نگهداری محیط زیست و نریختن زباله). در زیر این پیشنهادات آورده شده اند. برای دریافت فایل پی‌ دی اف هم اینجا را کلیک کنید.




نوروز و سفره هفت سین  

  چيدن سفره هفت سين به نوعي سنت بدل شده كه البته در جاي خود مي‌تواند تأثيرات فرهنگي پسنديده‌اي داشته باشد، اما گويا برخي رفتارهاي مغاير با اصول حفاظت از محيط زيست نيز با آن پيوند خورده، بدين موضوع بينديشيم.
ü  آب؛ روز يكم فروردین (برابر با 21 مارس) روز جهانی آب است، در اين روز به اهميت آب بينديشيم و از آن با ديگران صحبت كنيم. در استفاده از آب صرفه‌جويي كنيم و استفاده‌ي بهينه از آن را به ياد داشته باشيم، حتي در سفره هفت سين. 
ü  ماهي قرمز؛ اگر حقوق حیوانات براي‌مان مهم است، و از کشتن آنها ناراحت می‌شويم، ماهی قرمز نخريم. ماهی قرمز جزو اساسی سفره هفت سین باستانی ایران نیست. برای سفره ما تکثیر می‌شود و زجر می‌کشد. آيا مي‌دانيد حتي رها كردن ماهي در قرمز در رودخانه موجب ِ به هم خوردن نظم اكوسيستم رودخانه‌هاست. بهترين كار كمك به ترك اين امر است كه به طور نابجا به عادت بدل شده است.

ü  Vسین امید؛ برای همبستگی بیشتر به صورت نمادین، اجزای هفت سین را در سفره به شکل وی لاتین (نشانه امید و پیروزی) بچینیم.


ششم فروردین، ساعت زمین
طرح جهانی ساعت زمین، مصادف با ششم فروردین (برابر با 26 مارس) است، ساعت زمین برنامه ای است برای نشان دادن اهمیت مشکلات محیط زیستی‌ناشی از آلاینده های هوا که سلامتی انسان را به خطر می‌اندازد وهمچنین آلودگی جوی که موجب گرمایش زمین می‌شود. در این روز مردم کشورهای مختلف در ساعت هشت و نیم شب چراغ‌های خانه، اداره، یا محل کار خود را در یک حرکت نمادین برای یک ساعت خاموش می‌کنند، تردیدی نیست که مشکلات ناشی‌از آلودگی‌هوا با یک ساعت خاموشی چراغ‌ها حل نمی‌شود اما این حرکت نمادین موفق شده است تا بیش از یک میلیارد نفر در جهان را در مبارزه با آلودگی هوا همراه سازد و زمینه را برای توجه بیشتر مردم به محیط زیست فراهم می‌کند.
  گروه نوای بوم از تمامی‌شهروندان، شرکتها، کارخانجات، ... دعوت می‌کند که در روز ششم فروردین، چراغ‌های خانه ها، دفاتر، کارگاه‌ها،.. خود را از ساعت هشت و نیم تا نه و نیم شب خاموش كنند و به این شکل حمایت خود را از پاسداری و حفظ طبیعت این مرز و بوم نشان دهند.

ü ۸:۳۰ تا ۹:۳۰ شب روز ۶ فروردین چراغ‌ها را خاموش می‌کنیم! بخاطر زمین! به خاطر سیاره مان! به خاطر آیندگان! به خاطر خودمان!

ü  گرم شدن زمین؛ در حرکت نمادین جهانی ساعت زمین شرکت می‌کنیم و با خاموش کردن چراغ‌های خود از ۸،۳۰ تا ۹،۳۰ شب می‌گوییم "نه به آلودگی هوا و "نه به گرم شدن زمین".

برای دیدن ویدئو ساعت زمین و اطلاعات بیشتر به لینک‌های زیر بروید:
فیس بوک                                 یوتیوپ

ü  ساعت زمین یادآوری است برای مصرف کمتر انرژی در طول سال
§    کاملا خاموش؛ تلویزیون، ويديو، دي‌وي‌دي، کامپیوتر و ...  اغلب ۲۴ ساعت یا روی استاند بای و یا روشن هستند. هر خانوار سالیانه بین ۱۵۰ تا ۵۰۰ کیلووات برق به دلیل استاندبای هدر می‌دهد که حدوداً معادل ۱۰درصد مصرف کل برق یک خانوار است. آنها را کاملا خاموش کنید.
 §      سیم سیار؛ در سال نو پول و برق خود را هدر نمی‌دهیم و از این به بعد وسایل برقی را پس از استفاده، با کمک سیم سیار مجهز به کلید روشن-خاموش (on-off کاملاً خاموش می‌کنیم.

 §      سبک زندگی؛ یک عامل مهم در تخریب محيط زيست سدها و نیروگاه‌ها هستند، موثرترین کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم مصرف کمتر برق در ساعات اوج مصرف است. برای مثال مي‌توانيم به گونه‌اي برنامه‌ریزی كنيم تا در ساعات اوج مصرف برق در خانه نباشیم. کارهایی مانند خرید، ورزش و ... را در این ساعات انجام دهیم. برای کمتر مصرف کردن انرژی، سَبک زندگی خود را تغییر دهیم
.

سیزده فروردین، روز آشتی با طبیعت
  البته اين توصيه‌ها محدود به سيزده فروردين نمي‌شوند، اما به دليل حضور بيشتر مردم در اين روز در طبيعت، رعايت اين موارد در اين روز از اهميت بيشتري برخوردار است
.
ü  جمع آوری زباله؛ روز طبیعت، هر شهروند سیزده  قطعه زباله کوچک و بزرگ را جمع می‌کند.

 ü     آدامس؛  از این پس، آدامس در آب و خاک نمی‌اندازیم، چون حدود ۵ سال طول می‌کشد تا تجزیه شود.

 ü     ته سیگار؛  بعد از این ته سیگار  در آب و خاک نمی اندازیم چون هر ته‌سيگار حدود ۱۲ سال در خاک باقی می‌ماند و مي‌تواند حدود ۵۰۰ لیتر آب را آلوده کند.

 ü     پلاستیک؛  بعد از این پلاستیک در طبیعت رها نمی‌کنیم، پلاستیک صدها سال در خاک می‌ماند و ضمن ايجاد منظر نامناسب خاك و آب را آلوده مي‌سازد (پلاستيك‌ها در آب موجب خفگی و مسمومیت حیوانات دریایی می‌شوند.)


 ü  از كندن گلها، گياهان و شكستن شاخه‌های درختان پرهيز کنیم و باعث آزار جانوران گوناگون که ساكنان طبيعت هستند نشویم.


 ü       موجب آتش‌سوزی جنگل نمی‌شویم.
           §         استفاده از آتش را به حداقل می‌رسانيم و از اجاق‌هاي گازي یا  الكلي  استفاده می‌کنیم و در صورت ضرورت آتش را در حجم كم و در محل‌هاي مشخص شده روشن می‌کنیم و قبل از ترك منطقه، از خاموش بودن آن مطمئن می‌شویم
           §         هرگز شیشه در طبیعت نمی‌اندازیم زیرا ضمن آلوده كردن طبيعت (زمان بازيافت: حدود يك ميليون سال) گرمای نور آفتاب را چند برابر می‌کند و بدين گونه شرايط را براي آتش‌سوزي‌هاي احتمالي در طبيعت فراهم مي‌سازد.
            §         هنگام سفر از پنجره خودرو سیگار بیرون نمی اندازیم.



  نوای بوم  در اینترنت
   توییتر:    https://twitter.com/GreenGreen4Iran


  دو گروه فیسبوک
   نوای بوم    http://is.gd/3Svgxb
   محیط زیست سبز  http://is.gd/MU7QrR

   ایمیل : NavaayeBoom@gmail.com

۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

آمدیم


با سلام به همه خوانندگان عزیز.

قبل از اینکه شروع به وبلاگ نویسی کنیم لازم دانستیم که اول گروه نوای بوم را معرفی کنیم

     ما، گروهی از شهروندان ایران نگران تخریب محیط زیست و تبعات کوتاه مدت و دراز مدت آن در کشورمان هستیم، و تلاش داریم افزون بر بازتاب مشکلات محیط زیست، طرح‌هایی را برای مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست پیشنهاد ‌کنیم. در این راه از حمایت و مشارکت همه قشرهای اجتماعی، دانشجویان، کارشناسان و فعالان محیط زیست، فعالان مدنی و حقوق بشر، هنرمندان، استادان و صاحب‌نظران استقبال می‌کنیم. ما به هیچ حزب و گروه سیاسی تعلق نداریم و تنها خود را فعالان محیط زیست در جنبش غیرمتمرکز و تکثرگرای سبز می‌دانیم. ما باور داريم که فرهنگ احترام به محیط زیست به‌تدریج در شهروندان نهادینه می‌شود و هر تلاش صادقانه و مبتني بر دست‌آوردهاي علمي در اين زمينه نتایج خوبی در بلند مدت خواهد داشت.


اين گروه از شهروندانی داوطلب تشکیل شده است که به صورت غیرانتفاعی فعالیت مي‌كنند. اعضاي گروه دست ياري همه شهروندان را برای مشارکت در حفظ محیط زیست با فعالیت داوطلبانه صميمانه مي‌فشارند.


سربلند و سبز باش ای جنگل انسان -سیاوش کسرایی

تماس با ما از طریق ایمیل: